|
|
این بار شرکت سازنده بازی بازیکنان و طرفداران این سری را با نسخه ای آشنا خواهد ساخت که به سم فیشر ، شخصیت اصلی بازی و مامور نخبه و سرامد سازمان امنیتی NSA ، چهره ای کاملا متفاوت و متحول شده می بخشد.اگر به یاد بیاورید در نسخه پیشین این بازی،یعنی Double Agent ، سم فیشر برای انجام ماموریتی در راستای خنثی کردن تحرکات تروریستی فرستاده شده بود اما در پایان طی اتفاقاتی که رخ داد تحت تعقیب FBI ، NSA و البته پلیس آمریکا قرار گرفت ، پس در این نسخه یعنی Splinter Cell: Conviction یک فراری و در واقع یک تحت تعقیب هستید. با توجه به اینکه سم تحت تعقیب از طرف بسیاری از سازمان های امنیتی آمریکا قرار دارد ، دیگر نمی توان گفت سم فیشر در این نسخه از بازی شباهتی حتی از نظر چهره به نسخه های قبلی دارد چراکه این بار او را با مو و ریش هایی کاملا بلند و خارج از آن لباس مخصوص و در لباس های معمولی خواهید دید و حتی دیگر خبری از آن دوربین دید در شب همیشگی بر روی سر سم نیست. سم فیشر این بار باید در خیابان های شلوغ شهر واشینگتن بدنبال راهی بگررد تا نام خود را بار دیگر از گناهان پاک نماید و در این راه ظاهر او که هم اکنون همرنگ جماعت شده است ، بسیار کارآمد است.
همانطور که اشاره شد ، خیابان های شهر واشینگتن فوق العاده شلوغ است و سم فیشر در این نسخه از بازی به خوبی می تواند از این موضوع استفاده نماید.گاهی اوقات ممکن است شما در نقش سم فیشر وارد مناطقی بشوید که بیش از 100 مامور امنیتی در جای جای آن در حال نگاهبانی هستند. هنگامی که شما سر خیابانی می رسید که چند نفر در حال نگهبانی از آن هستند ، می توانید با استفاده از بوجود آوردن یک آشوب ساده ، مثلا قاپیدن لپ تاپ یک نفر ، از نگهبان ها عبور نمایید.در چنین آشوبی شما باید با آغاز شدن فریاد های مردم و جلب شدن توجه ماموران امنیتی ، طی یک حرکت بسیار سریع و چابک لپ تاپ را به طرفی بیاندازید و بین جمعیت رفته خیلی زود از معبری که اکنون بی نگهبان شده است عبور نمایید.ممکن است در چنین موقعیت هایی مجبور شوید از حالت مخفیانه خارج شوید و اقدامی علنی انجام دهید ، این دقیقا همان زمانی است که مسلسل MP-5 سم فیشر ، که آن را در زیر کت خود پنهان می کند ، به کارتان خواهد آمد. شما باید در این موقعیت خیلی سریع ماموران را بکشید و به راهتان ادامه دهید که البته این کار در اکثر مواقع آشوب و درگیری های بیشتری را بدنبال خواهد داشت که این ایده را خیلی مناسب نمی سازد.
به محض اینکه سم فیشر به واشینگتن می رسد راه خود را آغاز کرده و شروع به امتحان کردن تمام مسیر های ممکن برای رسیدن به هدف خود می کند.بعنوان اولین اقدام سم باید خود را از کله گنده ها و رئیس های سازمان ها و بخش های مختلف دور نگه دارد و اجازه ندهد آن ها به حضورش در شهر پی ببرند. همانطور که قبلا هم اشاره شد جمعیت حاضر در مکان های مختلف و عابران پیاده نقش بسزایی را در رسیدن شما به این موضوع ایفا می کنند.البته در یک ماموریت خاص سم فیشر باید بدون رعایت سکوت و پنهان کاری با رو یا رویی مستقیم دشمنان خود را از بین ببرد. برای مثال بازی شما را در مسیر هک کردن چهار سیستم امنیتی قرار می دهد. گاردها و ماموران امنیتی سرتاسر ساختمان را پر کرده اند و در همه گشت می زنند و نگهبانی می نمایند. نگهبانان تا قبل از هک شدن اولین سیستم توسط شما بسیار آرام و خونسرد به کار خود ادامه می دهند. با هک شدن هر سیستم عده بیشتری متوجه حضور شما می شوند و در نهایت تمام ساختمان به حالت هشدار در می آیند و برای دستگیر کردن شما دست به کار می شوند. بالاخره بعد از مقداری تعقیب و گریز کار به جایی می رسد که بازیکن به جز رویارویی مستقیم با دشمن هیچ چاره دیگه ای ندارد.در اینجا شما نه تنها می توانید با سلاح خود دشمن را از پای در آورید بلکه برای هموار ساختن راه فرار خود ، می توانید برای مثال کاغذ های روی میز را به صورت دشمنتان بریزید و سپس پا به فرار بگذارید یا حتی یک صندلی را بلند کرده و به سر دشمن بکوبید.همچنین تکان دادن میزها نیز راه بسیار خوبی برای درست کردن پناه یا مسدود کردن درهاست.نکته جالب دیگر اینجاست که شما با از پای در آوردن هر دشمن می توانید پیغام گیر یا بیسیم او را بردارید و با گوش کردن به صدای دیگر ماموران ، در یابید که آن ها در همان زمان در کجا بدنبال شما هستند!
با توجه به شناختی که از سیم فیشر داریم همه ما انتظار داریم هنگام بازی در قالب شخصیت او ، بهترین , به روز ترین ، کارامد ترین، متنوع ترین و متعدد ترین لیست ابزار آلات و لوازم را در اختیار داشته باشیم. اما در این نسخه با توجه به اینکه از طرف دولت یا هرگونه سازمان خاصی پشتیبانی نمی شوید ، بیشتر ابزار آلاتتان از طریق بازار سیاه بدست می رسد و این بدان معنی است که نباید انتظار مدرن ترین ابزار آلات را داشته باشید.
در حال حاضر با وجود اینکه اطلاعات کاملی در مورد مبارزه در دست نیست ، اما نبرد تن به تن بر بازی افزوده است. به غیر از حرکات رزمی با دست و پا و کشمکش های معمول در نبردهای تن به تن ، سازندگان بازی به سختی در حال کار بر رو ی حرکات ویژه و منحصر بفرد تمام کننده رزمی هستند. در واقع لازم نیست شما برای از پای در آوردن هر دشمن و خارج کردن او از مسیر خود وقت زیادی را صرف مبارزه با او بکنید بلکه می توانید زیر پاهای او بزنید و از بالکن او را به پایین بیاندازید و فقط در طی چند ثانیه مسیر خود را هموار سازید. همچنین راههای دیگری نیز وجود دارد ، برای مثال شما می توانید دستان دشمن خود را به نرده ای ببندید و سپس او را از پله به پایین هل دهید. سازندگان کماکان مشغول کار بر روی سیستم نبرد تن به تن هستند و وعده داده اند تا ابتکارهای زیادی را در این زمینه خاص از بازی به کار بندند.
در واقع UBI soft خیلی مصمم بود که اطلاعات دیگری از این بازی در این مقطع زمانی بروز نکند.هم اکنون نسخه های Xbox360 و رایانه شخصی در دست ساخت است اما دارندگان PS3 نیز می توانند بر روی انتشار این بازی برای کنسول خود حساب باز کنند. هنوز تاریخ انتشار چندان رسمی از بازی اعلام نشده است اما انتظار می رود که به زودی اعلام شود. در نهایت امیدواریم توانسته باشیم با این نگاه اجمالی اطلاعات جدید از شخصیت همیشه محبوب بازی های رایانه ای ، سم فیشر ، در اختیار شما قرار دهیم .
|
بازی mirror’s edge عنوانی جدید است که اگر به تمام امکاناتی که سازندگان از آن ها خبر داده اند برسد بازی بزرگی خواهد بود ، بازی احتمالا تا پایان امسال عرضه خواهد شد ، البته این تاریخی است که سازندگان و ناشر بازی ، الکترونیک آرتز، اعلام کرده اند و همیشه امکان تغییر آن وجود دارد .
تا به حال عنوان های اندکی (مانند سری نید فور اسپید و فیفا )دیده ایم که خود الکترونیک آرتز سازنده ی آن باشد و این کمپانی بیشتر در نقش ناشر ظاهر شده است ، اما این بار بخش ea digital illusions(dice) بر روی این پروژه ی جدید کار می کند الکترونیک آرتز ساخت بازی را در 10 جولای 2007 تایید کرد و اعلام کرد این بازی اکشن ادونچر تا پایان سال 2008میلادی توسط خود ea games برای پلتفرم ها ی xbox360 , ps3 و pc عرضه خواهد شد. علاوه بر داستان و گیم پلی مبتکرانه ، بازی از نظر فنی نیز در سطح قابل توجهی قرار دارد و قرار است از تمام قابلیت های unreal engine 3 استفاده کند ، علاوه بر آن افکت های نور ، سایه های طبیعی ، حرکات بسیار واقعی بدن ، رنگ ها ی درخشان و ... بیشتر از همه مورد نظر سازندگان قرار داشته و آن ها برای رسیدن به این فاکتور ها در موتور گرافیکی قدرتمند اپیک تغییراتی مثبت ایجاد خواهند کرد.
با اینکه بازی سبک اکشن ادونچر را یدک می کشد ، نباید در ذهن خود به دنبال تصاویری از سایر بازی های این سبک باشید ، چون بازی بیش از آنچه انتظار دارید شما را آزاد می گذارد ، اگر بخواهیم به قسمت های مهم اکشن این بازی اشاره کنیم قطعا غلتیدن ، پرش های بلند ، آویزان شدن از لبه ها و سرعت بالا مهم ترین آن ها هستند که به دفعات در عکس ها دیده شده اند ، در بازی تمام اندام های حرکتی بازیباز (دست ها و پاها ) به طور کامل در صفحه نمایش داده می شوند ، و این امر در یک بازی اول شخص باعث می شود فکر کنید با یک شبیه ساز طرف هستید اما در حقیقت ما با هیچ یک از سبک های قدیمی مواجه نخواهیم شد.
از دیگر نکات قابل توجه دیگر اینست که در بازی هیچ نوع رابط کاربری (hud) وجود نخواهد داشت.
داستان بازی در مورد خفقان اجتماعی و شهری است که در آن کنترل تمامی وسایل ارتباطی عمومی و خصوصی توسط دولت مردم و گروه های مختلف را با مشکلات ارتباطی روبه رو کرده است،زمانی که تنها راه امن برقراری ارتباط به دور از کنترل های دقیق دولت ، سپردن پیام ها به گروه دوندگانی است که با عبور از گارد ها ی حکومتی سعی در رساندن پیغام ها دارند ، شخصیت اول بازی فیت(faith) نیز که یک دختر جوان است ،در این گروه به رساندن پیام های مختلف می پردازد.
همانطور که تهیه کننده اصلی بازی اوون اُ براین گفته است ،" mirror’s edge سعی دارد تا اکشن و قدرت بدنی را در محیطی بزرگ پیاده کند ، آزادی حرکت را به بازیباز ببخشد ، آزادی که در هیچ یک از اکشن اول شخص های تاریخ وجود نداشته است. "این آزادی و واقع گرایی تنها با مایه های دوندگی و پارکور به دست نمی آید.(پارکور ورزش یا ابر ورزشی است که در آن قانون خاصی وجود ندارد و پایه و اساس آن استفاده از تمام قدرت و مهارت انسان برای هرچه زودتر رسیدن به هدف مشخص است) ، حرکات سینمایی دوربین( هنگام دویدن و راه رفتن) و همچنین چرخش آن هنگام شیرجه زدن فیت حس فیلم های سینمایی را القا می کند ، علاوه بر این نمایش دست ها و پاها در صفحه ی بازی نمی گذارد که شما لحظه ای از قالب فیت خارج شوید ، حتی ممکن است با دیدن عضلات دست ها و پاهای او که بزرگ و کوچک می شوند و این که رقته رقته بعد از پرش هایی بلند عرق بر روی بدن فیت می نشیند شما نیز احساس خستگی کنید!
تنها شخصیت قابل بازی دختر دونده و قوی ما یعنی همان فیت است. اگر بخواهیم داستان بازی را دقیق تر بیان کنیم ، ماجراهایی در مورد ستیز فیت برای آزاد کردن خواهرش از چنگال دولت فاسد تنها قسمت هیجان انگیز داستان بازی را تشکیل می دهند . پدر ومادر فیت بعد از اعتراض به دولت توسط عوامل حکومتی به قتل رسیده اند ، پس از مرگ والدین ، فیت تصمیم می گیرد که در خیابان ها بزرگ شود و تمام کوچه و پس کوچه های شهر را یاد بگیرد ، بعد ها همین دختر است که به دونده ای توانا تبدیل می شود تا خواهر خود را نجات دهد. او یاد گرفته که حتی به پلیس ها اعتماد نکند ، با این همه بازی از فقدان یک داستان قوی رنج خواهد برد. فیت در حالی که به فکر نجات خواهرش است نامه های زیرزمینی را هم ردوبدل می کند ، تقریبا در تمام ماجرا های بازی فیت تحت تعقیب ماموران دولت قرار می گیرد و بازیباز باید برای رسیدن به هدف موانع را پشت سر بگذارد و از دست ماموران فرار کند.
در بازی به جز فیت تنها فردی که شخصیتش بازیباز را متوجه خود می سازد ، شخصی به نام مرکوری (mercury) است ، سازندگان در طول بازی هویت او را مخفی نگه داشته اند تا وی را به شخصیتی مرموز تبدیل کنند، مرکوری در طول بازی به فیت برای فرار از دست ماموران کمک می کند ، که این خود نقش مهمی در داستان نه چندان بزرگ بازیست.
نام بازی از ( لبه ی آینه) نیز توصیفی از محل زندگی فیت است ، شهری که بازی در آن اتفاق می افتد یک شهر خیالی تمیز ، مرتب با معماری پیشرفته و قانونمند است، حکومت تمام شهر را زیر نظر دارد و کوچکترین شکی را خطر محسوب می کند همین شهر است که به خاطر تمیزی و سادگی به آینه تشبیه شده است ، فیت نیز به همراه سایر مخالفان حکومت در حاشیه شهر (لبه ی آن) زندگی می کنند ، تمام فلسفه ی نام گذاری بازی همین است. در شهری که تمام وسایل ارتباطی زیر نظر افرادی خاص است ، مردم پیام ها ی خود را به پیک هایی یه نام دونده گان می دهند تا حضوری با عبور از این شهر سرد و بی روح آن را به شخص مورد نظر برسانند.
جدا از رنگ سفید تمام اجزای شهر از رنگ های اصلی و نارنجی تشکیل یافته است. رنگ ها در درجه ی اول در بازی وظیفه ی القای شهری سرد و قانونی را دارند و مهم ترین رنگی که شهر را ز سایر شهر های بازی ها دیگر مجزا می سازد ، خاکستری است.پس گر بازی را دیدید که همه جا مایه هایی از خاکستری دیده می شود و درخت ها و گیاهان به از سبز به سفید می زنند شک نکنید که با این بازی روبه رو هستید . همچنین به خاطر عدم وجود رابط کاربری برای واقعیت بخشی به بازی ، رنگ صفحه نشان دهنده ی سلامتی فیت نیز هست ، هر چه سلامتی فیت کمتر می شود شهر بیشتر زنگ می گیرد.
کمپانی دایس که بیشتر به خاطر سری battlefield معروف است و چند روز قبل battlefield bad company را به بازار عرضه کرد ، سعی کرده از سبکی اکشن مانند بتلفیلد دست به ساخت بازی نو و جذاب تر بزند چیزی که هرگز در الکترونیک آرتز دیده نشده است. بن کازینس کارگردان دایس در 2007 به طور غیر رسمی اعلام کرد که تیم سازنده در حال کار بر روی عنوانی به نام mirror’s edge است ، بازی که قرار است سبک اول شخص را متحول کند. سپس در 10 جولای شروع ساخت این بازی رسما اعلام شد و در کنفرانس سازندگان بازی ها (game developers conference) در سانفرانسیسکو در فوریه 2008 اولین تریلر رسمی از گیم پلی بازی به نمایش در آمد. همچنین در تاریخ 6 می در روز پلی استیشن سونی در لندن نیز اولین تریلر رسمی در اختیار عموم قرار گرفت.
بازی از موتور قدرتمند گرافیکی اپیک unreal engine 3 بهره می برد ، در ابتدا سازندگان قصد داشتن از موتور بازی frostbite برای این بازی استفاده کنند چون ساخت بازی قبل از اتمام حجت دایس با frostbite شروع شده بود. اما سرانجام سازندگان با ایجاد تغییراتی در رابطه با رنگ های اصلی و نور پردازی در موتور اپیک شروع به ساخت بازی بر پایه ی این موتور کردند.
در بعضی از عکس های اولیه یک راهنمای ماهواره ای در بازی دیده شده بود ، اما مشاهده شد که این رابط کاربری نیز در اولین ویدیوی گیم پلی وجود ندارد ، شاید وجود یک نقشه می توانست ازیباز را از گیجی ناشی از بزرگی شهر نجات دهد.
این بازی تنها در صورتی می تواند موفق عمل کند ، که ea وdice به تمام وعده های خود عمل کند ، امیدواریم با عناوینی مانند army of two که خیلی با گقته های سازندگان تفاوت داشتند رو به رو نشویم ، mirror’s edge می تواند تحولی در سبک اکشن اول شخص باشد ، امیدواریم dice در مورد وعده های خود صادقانه عمل کند.