پیش نمایش Alan Wake

Alan Wake 



کاغذهای پر از لغت در کنار دست او قرار دارد در دست راستش قلم مشکی وجود دارد که بر اثر نوشتن زیاد اثرات مشکی را در جای جای دست او به جای گذاشته است ، انگار بی هوش شده و بر روی کاغذی که تا نصفه نوشته شده خوابیده است، موهای مشکی، یک ته ریش وچشمانی بسته ، عرق در جای جای صورت او دیده می شود و باعث این شده است تا ورقی که در روی آن خوابیده است از قطرات عرق خیس شود.ناگهان صندلی پشت فرد تکان شدیدی می خورد و او از خواب بیدار می شود، صورت او قرمز قرمز است و نشانه اضطراب شدیدی است که در صورت او وجود دارد. او سریع از روی صندلی بلند می شود و صورت خود را می شوید او می داند باید تحمل کند این  کتابی است که می تواند او را به بلندترین قله ها ببرد. او باید تمام تلاش خود را بکند.


مقدمه
بازی های عجیب و غریب در دنیای بازی های کامپیوتری کم پیدا می شود ولی این بازی که قرار است سال 2008 به بازار بیاید، واقعا متفاوت و زیبا است ...بازی که شرکت محبوب Remedy Entertainment (کمپانی سازنده بازی Max Payne).


داستان
داستان بازی حالت جالبی دارد داستان ،داستان نویسنده ای است که در مورد داستان های ترسناک می نویسد البته در این کار موفقیت زیادی کسب نمی کند. ولی او تلاش های خود را برای نوشتن یک کتاب خوب ادامه می دهد ولی باز هم به موفقیت نمی رسد. روزی به صورت تصادفی با دختری به نام آلیس آشنا می شود این آشنایی بیشتر و بیشتر طول می کشد تا به یک عشق عمقی تبدیل شود. او خوشحال از این آشنایی شکست های قبلی خود را در زمینه داستان های ترسناک فراموش می کند و قصد نوشتن کتاب جدید را دارد ولی حتی بعد از یک هفته هیچ چیز را نمی تواند روی کاغذ سفید بنویسد او ناراحت و افسرده می شود و هر بار که آلیس را  می بیند آرامش می گیرد، ولی قضیه به اینجا ختم نمی شود روزی که با آلیس قرار ملاقات داشت قضیه نتوانستن نوشتن مطلب را به آلیس در میان می گذارد... آلیس هم قول می دهد در نوشتن کتاب به او کمک کند. آن شب بعد از ملاقات، آلیس خواب ها و کابوس های عجیبی دید. چند روزی با این کابوس ها اذیت شد ولی با نوشتن همین کابوس ها و خوابها به صورت یک کتاب، برترین و پر فروش ترین رمان ترسناک سال را نوشت ... در طول نوشتن این رمان هیچ خبری از آلیس نبود و آلن هر چه به دنبال او گشت نتوانست او را پیدا کند.او اکنون به آرزوی خود رسیده بود هم معروف شده بود و هم پول نسبتا خوبی را به دست آورده بود ولی مشکل جدیدی بعد از ناپدید شدن آلیس به وجود آمده بود و آن بیماری انسومنیا (بی خوابی) بود که گریبان او را گرفته بود.آلن با اینکه امروز معروف و محبوب و پولدار شده بود ولی این مشکل از مشکلات قبلی برای او سخت تر بود او به کلینیکی در شمال غربی آمریکا برای درمان خود راهی شد بعد از مدتی او کاملا سلامتی خود را به دست آورد. او در هتلی مقیم می شود ولی شب باز هم کابوس ها شروع میشود. صبح روز بعد با تاکسی به تعمیرگاه نزدیک خانه خود می رود (نزدیک یعنی چند کیلومتر)  اتومبیلش  را از تعمیرکار می گیرد.او اکنون قصد دارد تا به کلبه خود بر گردد و اتفاقات جدیدی را که در کابوس های جدید خود می بیند به صورت داستان بعدی خود در بیاورد.در بین راه رهگذری را سوار می کند،رهگذر که آلن را می شناسد صحبت را با او باز می کند و در مورد کتاب آلن صحبت می کند در مورد اینکه چگونه در اول کتاب آلن یک نویسنده که قصد نوشتن دوم کتاب خود را دارد یک رهگذر را سوار می کند و رهگذر می میرد،رهگذر در مورد این شروع داستان آلن بحث می کند ناگهان کمی جلوتر تصادفی اتفاق افتاده است فردی خونین، وسط خیابان است آلن پیاده می شود و به سمت جسد می رود ولی نه تنها از جسد خبری نبود بلکه انگار داستان آلن در حال واقعیت پیدا کردن است. کامیونی بزرگ به سمت ماشین آلن می آید و مسافر را از بین برده و موج حاصل از انفجار خودرو، آلن را بیهوش می کند.بعد از بهوش آمدن بقیه داستان در حالت خطی و به صورت فیلمی دنباله دار و طولانی ادامه پیدا می کند.


گیم پلی
حالت بازی را می توان به چندین قسمت تقسیم کرد که به هریک به صورت مفصل می پردازیم1.سبک بازی 2.حالت بازی


سبک بازی: باید گفت سبک بازی حالت خاصی دارد شاید شبیه ترین بازی که با این سبک ساخته شده است را بتوان تا حدودی سایلنت هیل نامید ولی این بازی با سایلنت هیل تفاوت بسیاری دارد که در موقع خود به آن می پردازیم. سبک بازی در عین گستردگی،ترسناکی دارای تمی اکشن نیز هست، و البته به خاطر وسعت بالای بازی حالتی جستجویی نیز به بازی می دهد زیرا بازی به قدری بزرگ و البته زیباست که انجام دهنده بازی را به کندوکاو در این دنیا وادار می کند.پس می توان گفت این بازی از چندین سبک بازی به وجود می آید و یک نوآوری کاملا عالی را به وجود آورده است.در بعضی صحنه ها شما با قسمت های فکری نیز رو به رو می شوید .


حالت:سیر سریالی بازی از جالبترین حالت های بازی است، شما ماموریت خود را به خوبی می دانید و باید با استناد به نقشه ماموریت را انجام دهید و این مسئله  بسیار جالب است اگر به قسمت داستان بازی برگردید من به شما می گویم که از قسمت رفتن به پیش تعمیرکار تا آن تصادف در بازی وجود دارد  و شما نقش اول را به صورت سوم شخص ایفا می کنید و بعد از آن بیدار شدن آلن اتفاقات شروع می شود، شنیدن صداهای عجیب، ناپدید شدن مسافر، تاریکی مطلق و ... شما تصور می کنید که سریالی دنباله دار را خود اجرا می کنید تا به راز و رمز آن دست یابید تا آخر خود را از این کابوسی که رنگ واقعیت پیدا کرده است نجات بدهید.

شهر و محیط اطراف
محیط شهر گسترده است در جای جای شهر افرادی هم زندگی می کنند. بازی سیر شب و روزی دارد و زندگی در نزدیک به 100 کیلومتر مربع در جریان است.قسمت های مختلفی در این 100 کیلومتر وجود دارد از دریاچه گرفته تا دهکده های متروکه و راه آهن، جنگل،شهر و هریک از این اماکن در پیشبرد بازی نقش بسزایی دارند؛  هر قسمت بازی در قسمتی از این دنیای 100 کیلومتری اتفاق می افتد گاهی اوقات به بازی حالت اکشنی می بخشد، گاهی معما و مسئله ای را برای شما مطرح می کند، و گاهی در یک جنگل تاریک لرزه را بر بدن شما می اندازد. شهر ها و محیط به خوبی ساخته شده اند و بسته و مکان در جای مناسب قرار گرفته شده اند برای درست کردن این محیط از هزاران نقاشی که توسط نقاشان گروه رمدی کشیده بود ساخته و طراحی شد. در دوردست کوههایی را می بینید که شاید حتی بشود به آنجا هم برای  کوهنوردی رفت که این در نوع خود فوقالعاده است.


ترس واضطراب در تاریکی
بازی چون حالت شب و روزی دارد پس باید گفت ترس را باید در شب بیشتر حس کرد و سازندگان بازی هم همین را می خواهند در روز کاری با قلب شما ندارند ولی  وقتی که خورشید در بازی غروب کند و هوا کم کم تاریک و تاریک تر شود تعداد ضربان قلب شما نیز افزایش می یابد و اتفاقات شروع می شود صداهای عجیب و زوزه ها شروع می شود. انگار افرادی در لابه لای برگهای درختان شما را نگاه می کنند . ترس از هر سمتی به شما هجوم می آورد . موجودات عجیبی که فقط به نور حساسند وارد کار می شوند.روح ها و اشباح ظاهر می شوند و بلای جان آلن قصه و همچنین قلب بخت برگشته ما می شوند. با تاریک شدن هوا آلن چراغ قوه خود را روشن می کند ولی چراغ قوه ای که تنها می تواند بخشی از محیط را روشن کند، چطور می تواند شما را از ترس نجات دهد.اگر شما در ماشین باشید چراغ ماشین به زیبایی تاریکی را می شکافد ولی ترس و وحشت بیشتر و بیشتر می شود.ترس با نزدیک شدن دشمنان بیشتر می شود. در قسمت های شب که به حالت اکشنی است ترس را حس می کنید و نمی توانید از آن فرار کنید. صداهایی که شما را به صورت عجیبی صدا می کنند.آیا شما می توانید از کابوسی که به آن گرفتار شدید نجات پیدا کنید؟؟


تجهیزات
تجهیزات شما در ابتدای بازی، یک تفنگ و یک چراغ قوه است. خوب این دو اسلحه کاربردهایی خوبی برای شما دارند شاید سوال اول شما این باشد که چراغ قوه چه کاربردی برای شما می تواند داشته باشد  و چرا من به عنوان اسلحه از چراغ قوه استفاده کردم ولی مسئله اینجاست نو آوری در بازی بسیار بالا است همان طور که در قسمت بالا گفته شد چراغ قوه نیز در شب کاربرد دارد و همچنین صداها و موجودات عجیب نیز در شب ظاهر می شود پس ارتباطی بین چراغ قوه و موجودات مرموز بازی وجود دارد و آن حساسیت است بله این موجودات به نور شدید حساسند پس در شب حتی چراغ های  کنار خیابان هم اگر از کار بیفتند شما خرده نگیرید چون حتما کار همان موجودات ناشناختست و نباید تقصیر را گردن کس دیگری انداخت.پ نور می تواند این موجودات را یافته و یا نابود کند که با مشخص شدن آنها می توانید بوسیله تفنگ آنها را نابود کنید ولی مسئله جالب اینجاست هنوز معلوم نیست این تفنگ و این چراغ قوه را چه کسی به آلن داده است زیرا بعد از تصادف و به هوش آمدن آلن این دو را پیدا کرده است شاید همان آلیس مرموز او را به این دنیا آورده است و این تجهیزات را در اختیار او گذاشته است ولی هنوز هیچ چیز معلوم نیست.


سیستم آب و هوا
در بازی های کامپیوتری برای اولین بار است که سیستم روز و شبی منظم وبه این زیبایی درست شده است که هر چیزی را در بر می گیرد حتی وقت گرگ ومیش صبح با آن تاریکی مطلق، وقت طلوع خورشید ،غروب خورشید و هر چیزی را که شما فکر می کنید در بازی دیده می شود در اویل صبح در بعضی مناطق جنگلی مه زیبایی به وجود می آید . در بعضی روزها هوا ابری است و باران می بارد ، در بعضی روزها هوا طوفانی است که این مسئله در نزدیکی دریاچه موجود در بازی بیشتر خود را نشان می دهد.هر کدام از این حالت ها به صورت اتوماتیک است و هیچ چیز از قبل تعیین نشده است و تاثیر مستقیم در بازی می گذارد و باعث اتفاقاتی جدید الوقوع می شود.در کل باید گفت آسمان به شکلی زیبا برای شما درست شده است تا آن را با تمام زیبایی و در بعضی موارد ترسناکیش، حس کنید.

تفاوت با بازی سایلنت هیل
بازی تفاوت های بسیار زیادی با بازی سایلنت هیل دارد ولی به بخشی از آن می پردازیم: اگر ما از گرافیک فوقالعاده بازی بگذریم بهتر است چون  گرافیک این بازی قابل مقایسه با سایلنت هیل نیست (آلن ویک یک سر و گردن بالاتر است)پس با گرافیک یکسان این دو بازی را مقایسه می کنیم .. 1.در بازی سایلنت هیل بیشتر بازی فکری است تا اکشن چنانکه اگر از دست دشمنان هم فرار کنید چیزی را از دست نداده اید . ولی در آلن ویک بیشتر بازی هول و هوش اکشن می گذرد2.در سایلنت هیل بیشتر دشمنان آدم های کج و کوله ای هستند که یا سر و دست و پا ندارند و یا به صورت عجیبی درست شده اند ولی هنوز ماهیت موجودات بازی آلن ویک اصلا مشخص نیست3.در بازی سایلنت هیل با گشت و گذار گسترده باید هدف بعدی خود را پیدا کنید ولی در آلن ویک با فلشی که کنار صفحه وجود دارد و نوشته شدن ماموریت شما در هر قسمت کار شما ساده تر و راحتر و بهتر بگویم شیرین تر است.4.وسعت بازی سایلنت هیل را نمی توان حتی با آلن ویک مقایسه کرد در آلن ویک 100 کیلومتر بازی داریم که به زیبایی درست شده اند.5.حالت آب و هوایی و صبح و شبی در سایلنت هیل وجود ندارد.


گرافیک
گرافیک بازی را باید به چندین قسمت تقسیم کرده و هرکدام را به صورت جداگانه برای شما توصیف کرد:1.کلی2.نورپردازی 3.فیزیک 4.جزئیات


کلی:گرافیک بازی را به صورت کلی باید گرافیک آینده نامید یعنی گرافیکی که بر پایه دایرکتیس10 ساخته شده  و با ویندوز ویستا به اوج خود می رسد. گرافیکی که باید برای اجرای آن سیستم قدرتمندی داشته باشید تا بتوانید بازی را به راحتی انجام دهید.


نورپردازی:این بخش یکی از برترین قسمتهای بازی در بخش گرافیک محسوب می شود. نور پردازی و سایه زنی بسیار حرفه ای طراحی شده است، و بر محیط پیرامون خود تاثیر زیادی می گذارد.وقتی خورشید در بازی از لابلای کوهستان بالا می آید گویی  همه چیز زنده شده است ،آن چیزهایی که در تاریکی برای شما ترسناک بوده اند ماهیت اصلی خودشان را  نشان می دهند.سایه ها به واسطه نور و نوع تابش اندازه و مسیر متفاوتی را دارند و اگر باد و یا نسیمی هم وزیده شود باعث حرکت درختان و در نهایت تکان خوردن سایه آنها می شود.در روز نور زیبا و دلنشین است و حتی کوچکترین چیزها ی روی زمین را هم در بر میگیرد.با رفتن روز به سمت بعد از ظهر خورشید کم کم قصد پنهان شدن دارد و در لا بلای درختان به پایین میخزد و ناپدید می شود با ناپدید شدن خورشید تاریکی مطلق آغاز می شود و فقط نورهای بعضی چراغهای وسط راه و چراغ قوه و چراغ های خانه ها و چراغ ماشینتان است که روشنایی را به بازی عرضه می کند. این بار هر کجا که شما چراغ قوه خود را بگیرید سایه ای کوچک ایجاد میشود. همان درختان ساده به موجوداتی ترسناک مبدل می شوند .نور چراغ قوه تاریکی را در خود می بلعد و بخش رو به روی شما را روشن می سازد. ماشین هم به همین حالت است و فقط چراغ ها هستند که روشنایی شما را تامین می کنند.در کل بخش نورپردازی بسیار زیبا و کارآمد درست شده است و نظیری ندارد.


فیزیک:در طول زمانی که بازی ساخته شده است بیشترین زمان را صرف ساخت این قسمت از بازی کرده اند. شرکت رمدی می خواهد تا هیچ مشکلی در این قسمت از بازی به وجود نیاید چون این قسمت رابطه مستقیمی با کل بازی دارد، مثلا  اگر فیزیک بازی مشکل داشته باشد نمی تواند به این زیبایی سایه تولید کند . وقتی که باران شروع به باریدن می کند و بر روی آسفالت خیابان می ریزد اون موقع است که شما به فیزیک فوقالعاده بازی دست پیدا می کنید. آب باران به زیبایی روی سطح آسفالت برخورد کرده و متلاشی می شود.وقتی که به درختان نگاه می کنید این بار آنها را زنده می بینید که فرق چندانی با باران حقیقی نخواهد داست، واین فوقالعاده است. وقتی که شما صحبت  فیزیک می کنید باید بدانید فیزیک بازی کاری کرده است که شما حتی از دور بتوانید تا 2کیومتر از سطح بازی را ببینید.فیزیک همه چیز را در برگرفته است تا هیچ مشکلی در هیچ جایی به وجود نیاید.


جزئیات:وقتی که در بازی تخته سنگی را در گوشه خیابان می بینید، متعجب خواهید شد. تخته سنگ به قدری زیبا و با دقت درست شده است که شما را به فکر فرو می برد .علف های گوشه و کنار بازی به قدری طبیعی هستند که شما را وارد طبیعت می کنند. همه چیز به زیبایی و با جزئیات بسیار بالا درست شده است تا شما مشکلی در گرافیک بازی مشاهده نکنید.


صداگذاری
وقتی در تاریکی صداهایی می شنوید باید بدانید روی تک تک آن ها کار بسیاری شده است ، وقتی دیالوگ ها به زیبایی با دهان گفتگو کننده مچ است .و وقتی در صحنه های ترسناک و اکشن موسیقی خاص و در صحنه های آرام موسیقی مربوط می شنوید باید به این قضیه پی ببرید که تمام اینها با برنامه ریزی انجام شده است تا شما بتوانید از حداکثر توانایی های بازی استفاده کنید،

پیش نمایش Resident Evil: The Umbrella Chronicles



Resident Evil: The Umbrella Chronicles 



 کنفرانس خبری شرکت Capcom در شهر لندن برگزار شد و این موضوع فرصت مناسبی برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازی Resident Evil Umbrella Chronicles این کمپانی مخصوص کنسول Wii بود.

 

همیشه کنترل سری بازی های رزیدنت اویل در تمامی کنسول ها به راحتی Wii نبوده است. کنترل بازی با کنترلر بی همتای این کنسول، علاوه بر ایجاد هیجان بیشتر می تواند در راحتی بازی کردن نیز به ما کمک کند. در نسخه اجرا شده در این کنفرانس متوجه شدیم که بازی دارای دو فصل متفاوت می باشد. که ما می توانیم به دلخواه یکی از آنها را انتخاب و بازی کنیم، از ریل خارج شدن قطار یا انفجار عمارت بزرگ، انتخاب برای شروع بازی با شماست.

 

سازندگان هر دوفصل بازی را به نحوی با هم پیوند زدند که برای متوجه شدن کامل داستا می بایست پس از اتمام فصل دلخواه اول فصل بعدی را نیز به پایان برسانید.

 

کنترل بازی هم با ریموت کنترل اصلی کنسول قابل بازی کردن است و هم با Zapper ، پیشنهاد اکید سازندگان استفاده از Zapper  در بازی است، زیرا در این صورت هیجان بازی دو چندان شده و لذت بازی نیز به علت کنترل خوب با Zapper  به اوج خود خواهد رسید.

 

گرافیک محیط بازی بسیار خشک و بی روح طراحی شده است، گویا سازندگان بازی زیاد به محیط توجه نمی کنند، این مسئله را می توانید از نسخه های دیگر این سری بازی ها چه برای کنسول ها و چه برای PC متوجه شوید، در عوض مدل سازی، صدا گذاری و حرکات کاراکتر های بازی از قبیل : zombie ها ، Doberman ها (سگ ها وحشی)، بسیار خوب کار شده اند و می توانند تا حدودی بر گرافیک پایین محیط چیره شوند. همچنین افکت گذاری تصویری نیز از قبیل : انفجار ها، شلیک و ... نیز در حد قابل قبولی قرار دارند.

 

صدا گذاری محیط، کاراکتر ها و ... در سطح قابل قبولی بوده ولی قابل مقایسه با بازی های روز و حرفه ای نیستند.

 

به هر حال دارندگان کنسول Wii ، و طرفداران سری بازی های RE در صوت داشتن یک Zapper ، لذت زیادی خواهند برد.


پیش نمایش Haze



Haze 



امسال Ubisoft در کنفرانس رسمی خود ( Ubi Day 07 ) از این بازی پرده برداری کرد و جزییات و تصاویر زیادی در مورد آن بیان کرد که به شرح زیر می باشد :
داستان بازی در سال 2048 اتفاق می افتد . در این زمان بیشتر دولت های جهان باهم متحد شده و از منابع جدید کشف استفاده می کنند . در پی این اتحاد گروه های شورشی به هم می پیوندند تا در مقابل دولت بایستند و منطقه را نا امن کنند . در پی این مشکلات دولت آمریکا و چند دولت متحد دیگر سرباز های خود را برای مقابله با آنها می فرستند . در این بین این دولت ها نیروهایشان را به بهترین لباس ها ( که تیر از آنها به سختی عبور می کند ) و خارق العاده ترین اسلحه ها و بهترین فناوری ردیابی و وسایل نقلیه مجهز می کنند . اما این ها تنها بخشی از وسایل است و وسیله اصلی سرباز ها ماده ی NECTAR ( نکتار ) است که به خون سرباز ها تزریق می کنند .

NECTAR سرباز ها را قوی ، دقیق و بسیار سریع می کند همچنین آن ها را در برابر گلوله و ضربه مقاوم تر می سازد . اما به جز آنها برخی وسایل دیگر هم به تجهیزاتشان اضافه می شود . که مهمترین آنها کلاهی است که شیشه آن تا پایین چانه می آید و رنگ آن زرد است . این کلاه میزان NECTAR خون را نشان می دهد و زمانی که NECTAR کم شود رنگ صفحه تیره تر می شود ( اگر این ماده تمام شود رنگ صفحه سیاه نمی شود ) همچنین این کلاه دشمنان را برجسته تر و اطراف آن ها را قرمز تر نشان می دهد ( روشن و خاموش بودن این تکنولوژی به دست خود بازیکن است ) و این قابلیت را به سرباز ها می دهد که دقیق تر نشانه گیری کنند و دشمنان را با یک تیر Head shot کنند . دستگاه هایی نیز به لباس اضافه می شود که امواج و تششع دشمنان را نشان می دهد که در بازی بسیار مهم است . زیرا شورشیان معمولا در بین شاخ و برگ درختان و دیگر جا ها پنهان می شوند و شما را با اسلحه خود غافلگیر می کنند . همچنین علاوه بر گرفتن Healthدر بازی ، می توانید با مراجعه به پزشکان NECTAR خود را افزایش دهید و در این کار احتیاجی به جمع آوری چیزی یا زمان معین شده ندارید . در Haze مهمترین وسیله نقلیه Buggy است که وقتی آن را نگاه می کنید یاد Warthog در Halo می افتید ( اصلا همان را تقریبا کپی کرده اند ) هر سرباز توانایی حمل دو سلاح گرم و دو نارنجک را دارد . به وسیله ردیاب حتی حرکات پشت سر خود را متوجه می شوید و به راحتی می توانید دشمنان را از پای در آورید.یک وسیله به نام HUD در کلاه وجود دارد که در آن قطب نما ، ضربان قلب و میزان تحمل لباس در برابر گلوله را نشان می دهد ( که در بازی های دیگر جان است ) بر روی Buggy انواع اسلحه ها مانند یک موشک که به راحتی تمام برجک ها و ساختمان ها را منهدم می کند ، Snipe ، Machine gun و یک ماده دودزا که باعث خفگی دشمنان می شود ، وجود دارد .

پس از مجهز کردن سرباز ها به این وسایل player ( بازیکن ) را به جوخه MGI می فرستند . جوخه MGI مهمترین ماموریت را دارد و آن کشتن رییس شورشی ها است . پس تمامی این اتفاقات player را به میدان جنگ و انجام ماموریت ها می فرستند . مراحل بازی طولانی و زیاد است و بیشتر آنها در جنگل ها اتفاق می افتد ، البته چند مرحله در شهر های متروک و یک مرحله در یک آزمایشگاه اتفاق می افتد . در بازی تعداد یاران شما بسیار زیاد است و مانند یک جنگ واقعی همه به هم کمک می کنند . گرافیک بازی با توجه به خود بازی نه دمو از قبل رندر شده در سطح خوبی قرار دارد ( ولی نه به اندازه Crysis ) . برگ درختان ، اسلحه ها و لباس ها با جزییات بالایی طراحی شده اند . دود ها و انفجار نیز با دقت کار شده اند و زیبا از آب در آمده اند ولی Ubi قول داده تا روز عرضه بازی بیشتر روی گرافیک آن کار کند . هوش مصنوعی دشمنان در بازی بسیار بالاست . در این بازی IQ دشمنان با مرغ رقابت نمی کند بلکه آنها مدام حرکت می کنند ، به هم کمک می کنند و در که صورتی ببینند نمی توانند ایستادگی کنند عقب نشینی می کنند . همچنین در زمان عوض کردن خشاب در جایی پناه می گیرند . هوش مصنوعی خودی ها نیز بسیار بالاست و اگر ببینند که شما بین 10 نفر گیر افتاده اید بلافاصله به کمک شما می آیند . همچنین در بازی می توانید نیرو کمکی خبر کنید که شما را نجاتن دهند البته استفاده از این قابلیت محدود است . به گفته کارگردان بازی مراحل به شدت هیجان انگیز است و امکان ندارد کسی از انجام آنها خسته شود ( البته اینها همه در حد حرف است و باید در پایان مراحل را نگاه کرد ) . صدا گذاری اسلحه ها و انفجار ها نیز بسیار عالی و خوب درست شده .

حجم بازی نیز بسیار بالا است و در DVD ها GB 9 عرضه می شود و گرافیک برای تمام دستگاه ها یکی است . البته مسولان Ubi گفته اند این بازی را برای PS3 هم بر روی DVD و هم بر روی Blu Ray عرضه خواهند کرد که در آن صورت در PS3 به خاطر استفاده از Blu Ray کیفیت تصویر ( نه گرافیک ) بهتر خواهد بود . همچنین وضوح تصویر بازی p 1080 قول داده شده و Wide Screen می باشد . نور پردازی در بازی خوب است ولی هنوز جای کار دارد و کارگردان بازی قول داده در آخرین حد توان خود در مورد نورپردازی کار کند . در Haze رانندگی با وسایل نقلیه برای PS3 فرق می کند و در آن کاملا از Six Axis استفاده می شود ( البته در تیر اندازی و جنگ هی تن به تن هم از این سیتسم PS3 استفاده می شود ) در حالی که در X360 برای رانندگی از Analog های معمولی استفاده می شود. البته لازم به ذکر است این بازی یک بار بازسازی کلی شده و در نسخه قبلی آن خیلی از این تکنولوژی ها وجود نداشته ولی با آمدن بازی های خوب ، Ubi تصمیم گرفت این بازی را تبدیل به یک شاهکار کند . همچنین با سبک بازی ( First Person Shooter ) و نوع آن رقیب اصلیش Enemy Territory : Quake Wars می باشد .

در آخر Ubi قول داده که بازی به شدت اعتیاد آور باشد و کسی از خرید آن پشیمان نشود البته بهتر است ما تا روز عرضه صبر کنیم و ببینیم آبا می تواند با بازرگانی مانند : Crysis – Kill zone 2 – Halo 3 و Enemy Territory : Quake Wars رقابت کند . قرار است این بازی در مهر و آبان ابتدا برای PS3 و کمی بعد برای X360 و PC عرضه شود . البته Ubi امیدوار است با آمدن این بازی و عنوان هایی مانند : Assassin’s creed – Endwar -Brothers in Arms و چند عنوان دیگر بتواند بالا تر از EA و Activision قرار گیرد . البته لازم به ذکر است که این بازی از موتور گرافیکی دیگر شرکت ها استفاده نمی کند و به وسیله خود سازنده های بازی ساخته شده است و نام آن FPS 30 می باشد .


پیش نمایش White Knight Story


White Knight Story 


Level 5 یکی از کمپانیهایی است که در TGS07 توجه بسیاری را به خود جلب کرده است چون این شرکت یک RPG زیبا برای PS3 برای نمایش دارد و دموی بسیار کوتاهی از بازی را در اختیار بازیکنان قرار داده است.این بازی سال قبل اعلام شد.

اسم رسمی و ژاپنی بازی Shirokishi Monogatari و به زبان انگلیسی یعنی White Knight Story میباشد.بازی اختصاصی PS3 است و از داستان بازی هیچگونه اطلاعاتی در دست نیست. در ابتدا ضد حالی مثل ضد حال ff x میخورید چون زبان بازی ژاپنی است.ولی با کمی امتحان منوها و استانداردهایی که در منوهای بازیها وجود دارد میتوانید بازی کنید. در شروع بازی هشت کاراکتر برای بازی وجود دارند ولی در ابتدا فقط یکی از آنها قابل انتخاب است که بعد از انتخاب کاراکتر هم صفحه ویرایش ظاهر کاراکترتان نمایان میشود که میتوانید تمام اجزای صورت را به طور دقیق سفارشی درست کنید. 

وقتی وارد بازی شد در نگاه اول یاد بازی Final Fantasy xii می افتید چون منظره ای که برای اولین بار وارد آن میشوید بسیار شبیه منطقه Giza plans در ffxii است.دوربین از پایین و کف زمین دنیا را نشان میدهد و بعد از کمی انیمشین کنترل بازی را به دست میگیرید. پاتری شما چهار نفره است. یاران شما لباسهای جنگی قدیمی پوشیده اند ولی خود شما زره و کلاه خود نقره ای و زیبایی به تن دارید با شمشیر بزرگ که ابهت خاصی به شما داده. 

گیم پلی بازی عین final fabtasy xii است.راداری در اختیار دارید که همه اشیاء و اجزای مهم طبیعت را از جمله شما و دشمنان نشان میدهد. کمی جلوتر اولین دشمن روی رادار ظاهر میشود وقتی به اون نزدیک شدید از قطع شدن صحنه و رفتن به صحنه مبارزه یا هرگونه بارگزاری خبری نیست.ظاهر این دشمن بی طرف است و اگر با او کاری نکنید او هم با شما کاری ندارد بنابراین از منوی مبارزه گزینه حمله و بعد دشمن را انتخاب میکنید تا شخصیتتان به دشمن حمله کند بعد از آن انتخاب مختلفی به شما داده میشود که باید با جهتهای چپ و راست حرکت مورد نظرتان را انتخاب کنید تا شخصیتتان به دشمن حمله کند.تنها تفاوتی که در W.K.S و FF XII در مورد مبارزه وجود دارد تایمری است که در این بازی نمایان میشود و به شما فرصت میدهد قبل از تمام شدن وقت حمله تان را انجام دهید. 

زبان ژاپنی بازی کمی کار را برای شما سخت میکند و به درستی نمیدانید که کاراکتر چه حرکتها و قابلیتهایی دارد ولی با کمی سماجت میتوان پیش رفت. در کل این بازی یک RPG زیبا برای کنسول PS3 است و میتواند رقیب Lost odyssey در Xbox 360 باشد.

پیش نمایش Ninja Gaiden II


Ninja Gaiden II 


این عنوان چیزی جز سری دوم بازی Ninja Gaiden نمیباشد که من برای سهولت کار خود مخفف این عنوان (NG2) را به کار میبرم. شرکت سازنده NG2 همان استودیوی قدیمی یعنی، Team Ninja است که سرپرستی ساخت بازی هم بر دوش آقای ایتاگی است "در چند سطر پایین تر هم به صحبت های اقای ایتاگی در مورد بازی توجه خواهید کرد" و کار انتشار NG2 را دو شرکت : Tecmo و Microsoft بر عهده دارند . که به نظر من کار اصلی Microsoft در انتشار بازی بر این اساس باشد که NG2، حالا حالاها برای کنسول معروف خودش انحصاری بماند، اما شک و شئبه هایی هم وجود دارد که NG2 مانند چند عنوان انحصاری X360 برای PC بعد از گذشت 1-2 سال پورت شود . تاریخ انتشار بازی هم به سال 2008 موکول گشته . در نمایشگاه TGS هر انچه از بازی بر روی پرده می رفت فقط عده ی محدودی از خبرنگاران و عوام الناس حق ورودی داشتند و از این رو ممکن است این رونمایی در هر هفته با اطلاعات جدید اپدیت شود.

معرفی کوتاهی از  Ninja Gaiden تا به حال :
در سال 2004 اقای ایتاگی با سرپرستی گروهی از اشخاص مجرب در زمینه ی بازی سازی شروع به ساخت بازی ای به سبک نینجا مانند کردند این تیم که با نام Team Ninja در همه جا مطرح هستند، اولین کار خود را با نام :  Ninja : Black به انجام رسانیدند که با موفقیت بسیاری برای انها به سرانجام رسید . اقای ایتاگی با این موفقیت بزرگ تصمیم خود را بر ان داشت که دست به سری های بازی به نوع Gaiden بزند ( شاید تا به حال برای شما سوال شده باشد که Gaiden به چه معنا است , حال من مختصری توضیحی در مورد ان میدهم " از انجا که ژاپنی ها به افسانه و خیالات خود پابرجا هستند بر ان تصویر هستند که شخصیت هایی با توانایی های مافوق بشر در روی زمین زندگی می کنند که در قدیم به دسته های : Samurai , Ninja و از گروهی که از این دو دسته الهام گرفتند یعنی Shinobi ها دسته بندی شده اند هنوز بر روی زمین هستند و به این اقسام Gaiden می گویند که از مهارت های بالای شمشیر زنی و ... برخودار هستند .) از این رو عنوان دوم خود را با نام  Ninja Gaiden : Sigma برای کنسول PS3 ریلیز کرد که تنها چیزی که باعث قشنگی در بازی شده گرافیک بسیار بالای این نسخه بود ( به این علت که اقای ایتاگی یکی از گرافیست های مطرح جهان به حساب می اید ) . و حال هم عزم خود را جزم کرده تا نسخه ی NG2 را بسازد .

شخصیت بازی در هر 3 سری , شخصی با نام Ryu Hayabusa است . که مهارت قابل قبولی در شمشیر زنی دارد و چهره وی هنوز هم لوس نشده و همیشه با دستمالی رو چهره ی خود را پوشیده ( فکر کنم جزام داره , واسه خنده ) در کل می توان این کارکتر را به : Master Chief  تشبیه کرد.

گیم پلی :
در نمایشگاه TGS گیم پلی ای از بازی عرضه شد که حدودا 9 دقیقه بیشتر نبوده اما به جایی رسیده که این گیم پلی در Xbox Live قرار گرفته . که حال به بررسی ان می پردازیم : " بازی با تصویری از Aqua Castle اغاز می شود و در پس ان تصویر هایی مشاهده میکنید که حاکی از نشان دادن مجسمه ازادی است , در این لحظه Ryu شخصیت اصلی وارد ماجرا می شود , Ryu چه کاری در New York City دارد ؟ و حالا خیابان را مشاهده می کنید که چندتا canal-ridden ظاهر می گردند ... " این دمو که بر روی پرده رفت بیشتر نکات قبلی در ان تکرار شده بود و باعث کسالت من شد اما در این دمو قطب های مثبتی هم دیده می شود از قبیل " درست شدن ستونی در NG2 که میزان سلامتی شما را نشان میدهد , معهذا دیگر مثل نسخه ی قبلی میزان اسیب پذیری کم نخواهد بود ( منظور تخریب پذیری محیط بر اثر نبرد ) و در آخر هر نبرد انها به صورت اتوماتیک از بین خواهند رفت . برای بازیابی سلامتی شما باید همانند POP عمل کنید و در مکان های خاصی سلامتی خود را دوباره تمدید کنید , که کار جالبی است و باعث می شود شما به مکانهای معیین برای تمدید سلامتی خود بروید و خاطرات POP را زنده میکند . "
    
هر چی باشه باید از این بحث کسل کننده در بیایم , بنابراین من می خواهم سیستم سلاح را به شما معرفی کنم . سیستم تعویض سلاح همانند نسخه قبل است که شما را مجبور می سازد که مکثی انجام بدهید و برای تعویض سلاح خود به منوی Select روجوع کنید . دو سلاح جدید هم به بازی اضافه شده , یکی شبیه به داس (scythe ) و دیگری شبیه به  پنجه هایی که در دست قرار می گیرند (wolverine claws ) که سلاح دوم خود تکنیک ای است در دنیای مبارزه که ان هم از بازی Jade Empire به احتمال زیاد الگو گرفتند . سیستم افزایش قدرت سلاح افزار ( اپدیت اسلحه ) در NG2 هم مانند نسخه قبلی است . همان گونه که موسوم بوده برای هر دفعه اپدیت اسلحه باید به مراتع پول زیادتری نسبت به قبل بپردازید , که این تنها نکته ای است که از سیستم اپدیت سلاح گفته شده . و اگر مثل سیستم قبلی در بازی رعایت شود , شما شاهد قدرتمندتر شدن سلاح و بالارفتن سرعت عمل ان خواهید شد . دیگر وقت شما را با این حرف ها پر نمی کنم و به دموی 9 دقیقه ای باز میگردم : " پس از ظاهر شدن ridden ها دیگری بین انها و Ryu درست می شود و باز هم حرکات غیر قابل قبولی در مورد تکنیک های نینجایی را از Ryu مشاهده خواهید کرد , اما تنها نکته مهمی که در این درگیری وجود داشت , این بود که با وارد شده هر ضربه بر نقطه ای از بدن دشمنان میزان خونی که از انها که به خارج درج پیدا میکرد نسبتا معین بود و ریختن خون هم در این نسخه خیلی بهتر از نسخه قبلی است . "