تمامی کسانی که اندکی با بازیهای ماجرایی (Adventure) آشنایی داشته باشند شاهکار Quantic Dream را در این سبک به یاد دارند. یک بازی کاملاً جذاب و گیرا با داستانی پیچیده و زیبا به نام Indigo Prophecy Farenheit که به جراُت میتوان گفت اگر بهترین بازی این سبک در زمان خود نبود، یکی از بهترینها بود. موزیک متن بسیار مناسب و زیبای بازی فضایی اسرار آمیز را تداعی میکرد و از همان لحظه وارد شدن به منوی بازی، با شنیدن موزیک در حال پخش در منوی بازی و تصاویر پشت زمینه، گیمر در فضای بازی قرار میگرفت. اگر تا به حال این بازی را تجربه نکرده اید به شما پیشنهاد میشود این بازی را از دست ندهید، حتی اگر طرفدار این سبک بازی نیستید مطمئن باشید شما را راضی میکند. برای لذت کافی بردن از این بازی بهتر است به زبان انگلیسی آشنا باشید. داستان این بازی جریان درگیر شدن یک مرد جوان با جریاناتی مرموز است و شروع تکان دهنده بازی به این صورت است که این مرد جوان در دستشویی یک رستوران ناگهان تسخیر میشود و شخصی را در همانجا با ضربات چاقو به شکلی وحشیانه به قتل میرساند. هنگامی که به خود می آید کاملاً از همه چیز بی خبر است و خود را گرفتار جرمی جبران ناپذیر میبیند. با این وضع کنترل بازی به شما سپرده میشود و باید سر و وضع خود را مرتب کرده و زمین را بوسیله یک تی از خون پاک کنید و چاقو را سر به نیست کنید و جسد را در یکی از توالتها مخفی کنید. باید توجه داشته باشید که این کارها را با سرعت انجام دهید، چون بعد از مدتی کوتاه یک پلیس برای استفاده از سرویس بهداشتی وارد محل جرم میشود. انجام هر حرکت موجب عکس العملهای مختلقی میشود. اگر کارها را درست انجام دهید میتوانید فعلاً جان سالم به در ببرید و مسلماً پس از اندکی با دیدن خون آبه هایی که از جسد جاری شده است پلیس به دنبال قاتل میگردد. ماجرا به همین سادگی نیست که پلیس دنبال شما بگردد و شما افراد پلیس را دست به سر کنید و ردی از خود بجا نگذارید، بلکه وارد جریاناتی پیچیده میشوید و در نهایت علت تمام این ابهامات مشخص میشود. حالا پس از گذشت چند سال از ارائه یک کار با این سطح ، انتظارات از Quantic Dream به راحتی برآورده نمیشوند. جالب اینکه آنچه تا بحال از ساخته جدید این کمپانی که قرار است در سال 2009 عرضه شود دیده شده است، نه تنها در حد انتظار بلکه فراتر از آن نیز بوده است. در E3 2008 تا حدودی از این شاهکار Quantic Dream پرده برداری شد و دیده ها و شنیده ها را در اینجا بازگو میکنیم. با توجه به دموی گیم پلی بازی مشخص میشود که بازی دارای گرافیکی گیرا و طبیعی و دارای جزئیات گرافیکی کامل میباشد. طراحی اشخاص بازی مخصوصاً کاراکتر اول یعنی زنی به نام Madison بسیار کامل است و حتی با نزدیک شدن دوربین منفذهای پوست صورت او را میتوان مشاهده کرد و با میمیک های طبیعی صورت احساس میکنیم که با یک شخص طبیعی روبرو هستیم. David Cage نویسنده و کارگردان بازی میگوید: ما یک تکنولوژی در زمینه Motion-Capture ابداع کرده ایم تا کوچکترین حرکات صورت و پوست و حتی چشمان و مردمک چشم را از یک انسان واقعی کپی برداری کنیم و در طراحی شخصیت بازی از آنها استفاده کنیم. سازندگان همچنان سیر ساختارشکنی خود را که در Farenheit نیز وجود داشت حفظ کرده اند و بازی دقیقاً از یک سبک خاص پیروی نمیکند و شاید بتوان سبک آن را مخلوطی از اکشن و شخصیت پردازی و ماجرایی نامید !!! David Cage اضافه میکند که شما لازم نیست مسیری مشخص شده را طی کنید، بلکه بازی طوری طراحی شده است که شما میتوانید احساس کنید که نویسنده و کارگردان داستان هستید و با میل و سلیقه خود یک داستان جذاب و پیچیده را طراحی میکنید. اگرچه واضح است که بازی باید یک شروع و انتهایی داشته باشد ولی این شما هستید که از نقطه شروع تا انتهای ماجرا را رقم میزنید و فقط اسکلت بازی از پیش تعیین شده است. باز هم منوی بازی مانند قبل از ابتکار و گیرایی خاصی برخوردار است. دوباره همان سیستم موزیک مرموز و تاثیرگذار و تصویر پشت منو رعایت شده است. با ورود به منوی بازی تصویر روی چشمان نزدیک به واقعی طراحی شده Madison زوم میشود. موزیک پیانویی سرد و موثر که در منو پخش میشود گیمر را از همان ابتدا متاثر میکند. آنگونه که گفته شد در تصویر پس زمینه منو، تصویر چشمان Madison با حرکاتی بسیار طبیعی و جزئیات کامل از همان ابتدا به شما نشان میدهد که با یک کار حرفه ای روبرو هستید. با شروع بازی دیده میشود Madison که یک روزنامه نگار است با موتور خود زیر بارانی سخت به سمت خانه یک Taxidermist ( کسی که با استفاده از پوست حیوانات مجسمه آنها را میسازد ) در حال رانندگی است. موضوع این است که تعدادی زن ناپدید شده اند و طی شواهدی این مرد مضنون به رابطه با این ماجرا است. Madison قصد دارد به عنوان یک روزنامه نگار کنجکاو، سر از این قضیه در بیاورد. با رسیدن به خانه مرد Taxidermist و قدم گذاشتن Madison به پیاده رو کنترل بازی به گیمر داده میشود. کنترل بازی به اینگونه است که با دکمه R2 شخصیت حرکت میکند و با آنالوگ سمت چپ میتوان به او جهت داد و اطراف را دید. گزینه ها مانند Farenheit در گوشه پایین تصویر نمایان میشوند و میتوانید آنها را با دکمه های سمت راست یا آنالوگ راست انتخاب کنید. در دموی دیده شده ابتدا Madison صندوق پست را چک میکند و سپس به سمت خانه میرود. فضای اطراف خانه به خوبی طراحی شده است و خود Madison که از باران خیس شده است و حرکاتش طبیعی جلوه میکنند و دیده میشود با صبر کردن زیاد و منتظر ماندن طولانی Madison به صورتی طبیعی بیقراری و کنجکاوی میکند. با رسیدن به در ساختمان حتی میتوانید انتخاب کنید که محترمانه زنگ بزنید یا در را بکوبید که تمام این نکات ریز میتوانند در چگونگی طی شدن مسیر بازی و عکس العمل افراد تاثیرگذار باشند. ظاهراً کسی خانه نیست و گیمر با هدایت کاراکتر به پشت ساختمان متوجه میشود که پنجره نیمه باز است. با استفاده از چند بشکه از پنجره داخل میشوید. با ورود به خانه چندین گزینه قابل انجام هستند و مانند واقعیت تمام کارهایی که در یک خانه میتوانید انجام دهید میسر هستند. میتوانید همه چیز را چک کنید و به هر قسمت از خانه بروید. با دیدن رد خون در گاراژ و پیدا کردن یک جسد در وان و همچنین چند زن که به مجسمه تزئینی تبدیل شده اند، ماجرا کاملاً جدی میشود. مطمئناً برای کامل شدن هیجان و اضطراب بازی، این بهترین زمان برای بازگشت مرد Taxidermist به خانه است. در این هنگام با ورود Taxidermist تصویر به دو قسمت تقسیم میشود. در چپ مرد Taxidermist در حال ورود به اتاقها و در راست Madison به دنبال راه حل با کنترل گیمر نشان داده میشوند ( این سیستم سینمایی در Farenheit نیز وجود داشت ). در این هنگام موزیک متن نیز حساسیت را چندین برابر جلوه میدهد. با زیرکی و بدون سر و صدا میتوانید از طریق گاراژ از خانه خارج شوید و سوار بر موتور سیکلت از محل دور شوید. اما این یک حالت است! حالت دیگر این است که اگر Taxidermist متوجه شما شود و شما را پیدا کند باید با او درگیر شوید و پس از رهایی از دست او یوسیله موتور سیکلت فرار کنید. کنترل بازی در هنگام درگیری مانند Farenheit و یا بعضی قسمتهای Evil 4 یا God Of War است که با زدن دکمه های نمایان شده در تصویر موفق به عبور از مهلکه یا شکست دشمن میشوید. در حالتی دیگر میتوانید با برداشتن وسیله ای قبل از ورود Taxidermist و مخفی شدن پشت در او را غافلگیر کنید، و یا میتوانید مخفی شوید و به پلیس زنگ بزنید و یا ...... حالتهای زیادی در بازی وجود دارند که شکل گرفتن هرکدام فقط به تصمیمات شما بستگی دارند. و اما یک نکته جالب: (( در این بازی اگر کشته شوید هم بازی تمام نمیشود و داستان با توجه به کارهایی که شما تا قسمت کشته شدن انجام داده اید ادامه پیدا میکند!!! )). البته David Cage از توضیح دادن بیشتر درباره این حالت خودداری کرد. آنچه ما میدانیم این است که حالت Game Over در بازی وجود ندارد و میدانیم که 60 حالت مختلف در بازی وجود دارد که شامل صحنه ها و مکالمات و عکس العملهای متفاوت هستند. حالا اگر این بازی به نظر شما جالب میرسد باید یک PLAYSTATION 3 داشته باشید، چون این بازی انحصاراً برای این کنسول است و چون ناشر آن کمپانی با سیاست Sony Computer Entertainment است فکر انجام آن در PC یا کنسولهای دیگر را مانند بازی God Of War از سر خود بیرون کنید.